سکسکه کردن دخترم رومینا
رومینای عزیزمامان، با اینکه فرزند دوم من هستی ولی حسم با قبل هیچ فرقی نمیکنه......... بازم برام تازگی داری ، تکون های قشنگت تو دل مامان برام از قشنگ ترین لحظات زندگیمه... رومینای عزیزم الان دوهفته ست که سکسکه میکنی ... هفته 27 بارداری شروع به سکسکه کردن کردی... الانم که دارم اینارو مینویسم اینقدر توی دلم تکون خوردی که چند لحظه نتونستم هیچی بنویسم......... دختر عزیزمامانی خشگل مامان اینقدر ذوق و شوق دارم که نمیدونی... دلم میخواد برات همه چی بخرم... با اینکه خیلی از وسایل و لباسهای ویانا نو هستند وحتی بعضی هاش استفاده نشده هنوز مارک لباس بهش هست ولی دلم میخواد برات برم همه چی از نو بخرم....... دختر نازم عزیزم دیگه کم کم چیزی نمونده بیای........ بی صبرانه منتظر دیدنت هستم
چندشب پیش خواب خیلی بدی دیدم حالم خیلی بدشد استرس گرفتم اما تکون های تو توی دلم بهم گفت مامان نگران نباش ...
دخترم دیگه همه کارها رو برای اومدنت تموم کردم دیگه کاری نمونده فقط بستن ساک بیمارستانم هست